سنت انگلیسی- آمریکایی:
رویکرد تجربی و حتی آزمایشگاهی به دین و نگاه توصیفی در مطالعات دینی، مهمترین ویژگی این سنت است. گالتون(Galton/1921-22)
دانشمند انگلیسی، بنیانگذار روانشناسیِ تفاوتهای فردی است و نخستین کسی است که از روش آماریِ همبستگی در این زمینه استفاده کرد. استنلی هال(Hall/1924-44) از بنیانگذاران روانشناسی دین در آمریکا است. وی برای این منظور دانشکده روانشناسی دین در دانشگاه کلارک را تأسیس کرد. جیمز لوبا(Leuba,J.H.) و ادوین استاربوک(Starbuck,E.D.) نیز از شاگردان برجسته هال هستند که بر مطالعه تجربههایی چون ایمانآوری، دعا و حالات عرفانی با کاربرد روشهای پرسشنامه، مصاحبه شخصی، زندگینامههای خودنوشت و دیگر روشهای تجربی که قابل تجزیه و تحلیل، ردهبندی و سنجش آماریاند، تأکید داشتند.
روانشناسی دین در غرب شکل گرفته است که یکی از آن ها تحت عنوان سنّت انگلیسی آمریکایی شناخته می شود که روانشناسانی هستند که در انگلیس و آمریکا تحقیقات را انجام دادند. نمونه کارهای آنها مثل گالتون، ویلیام جیمز، هال و دیگران که نگاهشان یک نگاه تجربی به دین بود. بیشتر سعی می کردند همان بحث های آزمایشگاهی و تجربة دینی را مدِّ نظر قرار دهند. بحث های سنجش برایشان خیلی مهم بود و نگاهشان بیشتر توصیفی بود؛ یعنی پدیده های دینی را بتوانند به صورت علمی، خوب توصیف کنند. این یک سنّت و نگاه است.
در سنت انگلیسی-آمریکایی بیشتر بر فرد وتاثیر دین بر روان او تاکید میشد.
به علاوه این سنت بیش از آن که برمشاهده و آزمایش استوار باشد بر تامل و خوداندیشی تکیه داشت.
چهره شاخص سنت انگلیسی_آمریکایی که بر تجربه گرایی و استفاده از نمونه ها و موارد عینی و توصیفات آماری مبتنی است،فیلسوف و روانشناس کارکردگرا و پراگماتیست نامی،ویلیام جیمز است که با نگاه تجربی به تحلیل روانشناختی احوال دینی میپردازد. او که معتقد به ارزیابی نهایی اندیشه یا تجربه از طریق بررسی نتیجه نتیجه و میزان سودمندیان در زندگی است بر دو معیار سازگاری با امور و اصول مفروض صحیح و همچنین احساس شهود و درونگری به عنوان اصلی ترین و اطمینان بخش ترین ابزارپژوهشی تاکید دارد.
منبع:کتاب روانشناسی دین از دیگاه ویلیام جیمز ترجمه دکتر مسعود آذربایجانی_آذربایجانی، مسعود، پیشین، ص 5.
درباره این سایت