سنت فرانسوی:
عمده مساعدت دانشمندان فرانسوی در زمینه روانشناسی دین، آثاری است که در حیطه روانشناسی مرضی عرضه کردهاند، اگر چه علاقه به بحث درباره ارتباط بیماری روانی با دینداری، در دو سنت دیگر نیز وجود داشته است، اما در فرانسه، برخی از بزرگترین آسیبشناسان قرن نوزدهم، توجه مستمری به این امر نشان دادهاند. ژان مارتین شارکو[9](Charcot,J.M./93-25)، تئودور فلورنو(Flournoy,T./1920-54)، ژرژ برژه(Berguer,G./1945-73) و ژان پیاژه(Piajet, J./1980-96) از پیشروان این سنت به شمار میروند.
پس از این دوره با پیدایش مکتب رفتارینگری(دهه 1930 تا 1960) در روانشناسی، عملاً روانشناسی دین در انزوا قرار گرفت و با افول مواجه گردید. زیرا تحقیق در مسائل دینی با روش تنگنظرانه و محدود رفتارینگری به ندرت میسر میشد. اما با از بین رفتن رفتارینگری، دوباره روانشناسی دین مورد توجه جدی روانشناسان و دین پژوهان قرار گرفت و هم اکنون یکی از رشتههای مورد توجه در دانشگاههای روانشناسی دنیا میباشد.
دیدگاه یا سنّت فرانسه یا فرانسوی که نگاه آن بیشتر نگاه مَرضی هست. یعنی بیماریهایی که در رابطه با پدیده های دینی به وجود می آید مثل وسواس، جن زدگی، ضعف روانی و مواردی از این قبیل را بررسی می کنند. کسانی مثل شارکو و پیرژانه به این سنت تعلق دارند.
منبع:کولینز، جی. آر، وودر، تی. ای، روانشناسی دین و نقش دین در سلامت جسم و روان، ترجمه مجتبی حیدری، معرفت، اسفند1382، شماره 75، ص80.
درباره این سایت